قهوه تلخ
 
منوی وبلاگ
صفحه اصلی
پست الکترونيک
XML
دوستان
بايگانی

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

[Powered by Blogger]

   

 Tuesday, March 22, 2005
 
شكوفه من...
   


باز هم بوي بهار،
جنب و جوش مردمان،
پاكي اين آسمان،
سرزدن بر مردگان.
.....
باز هفت سيني جديد،
سركه و سير و سماق،
سكه و سبزه و سيب،
تخم مرغ و ماهي و سبزي وشمع و سمنو،
آينه، حافظ،
قرآن مجيد.
.....
باز هم تحويل سال،
خانواده در كنار يكدگر، برق اميد،
در دلم اما سؤالي هولناك،
دفتر عمرم چنين برگي بخواهد باز ديد؟
.....
باز هم چندين دعا،
با هم اينبار مي شوند يك التماس،
كاي خداي من! بزرگ اين جهان!
دادني هاي قديمت را سپاس...
بر سر من منتي ديگر گذار،
وز همه عالم مرا كن بي نصيب،
در عوض سهم مرا از هرچه هست،
مختصر كن به يك شكوفه سيب...



<br /><bgsound src="https://www.sharemation.com/bishiroshekar/weblog/Norooz.WMA" autostart="false"><br />

 قهوه تلخ!   ||  7:11 PM
 
سال نو مبارك...
   


ايام را از شما مبارك باد،
ايام مي آيند تا از شما مبارك شوند،
مبارك شماييد.
 قهوه تلخ!   ||  5:14 PM
 Thursday, March 17, 2005
 
منطق
   
شما با منطق از الف تا ب می رويد، امّا با خيال به همه جا.
آلبرت انيشتين
 قهوه تلخ!   ||  1:06 AM
 Monday, March 14, 2005
 
باران
   


باران مي بارد،
شيشه را مي شويد،
ليك با هر قطره،
ياد تو بر لب من مي رويد...
باران مي بارد،
خشكي مي ميرد،
مانده ام من اما،
اين چه آبي است كه از بارش آن،
شعله عشق فزوني گيرد....
راستي باران چيست؟
.....
باران خاطره زنده زيبايي هاست
باران آينه خسته تنهايي هاست
باران داغ ترين حادثه درياهاست
باران شادترين واقعه رؤياهاست
باران پاك ترين همدم يك پنجره است
باران تلخ ترين گريه يك حنجره است
.....
باران مي بارد،
و به هر قطره گلي،
ز گلستان وسيع عشقت،
در دلم مي كارد....
:*
 قهوه تلخ!   ||  1:39 PM
 Sunday, March 13, 2005
 
شازده كوچولوي ما
   


 قهوه تلخ!   ||  8:02 AM
 Wednesday, March 09, 2005
 
تجربه
   
تجربه بهترین و بیرحم ترین معلم انسان هاست
چون اول امتحان می کنه بعد درس میده....
 قهوه تلخ!   ||  8:35 AM
 Sunday, March 06, 2005
 
اي همه هستي من....
   
دلم يه همزبون ميخواست........يه قلب مهربون ميخواست
يه آدمي كه عمرشو..............بده تا پاي جون مي خواست
دلم مي خواست يكي بياد...............كه تا دلم به درد مياد
سر روي شونه اش بذارم.................غصه وغم به سر بياد
اوايل فصل خزون............................تو رو ديدم اي مهربون
با اون صدات بردي منو....................رسوندي تا حد جنون
ديدمت و شاد شدم............................از غصه آزاد شدم
تو پستي خودم بودم........................تو رو ديدم باد شدم
پركشيدم ز پستي ام...................شدي تمام هستي ام
از گرمي چشماي تو..................اسير عشق و مستي ام
 قهوه تلخ!   ||  3:19 PM