خالق اين گيتي و هستي ما............روزي از فصل دل انگيز بهار
بانگ بر زد در تمام كائــــنات..........كاي ملك هاي عزيز دربار
بنده اي دارم بر روي زمين............خاطرش رفته چرا و چون من
در نظر دارم به او لطفي كنم..............تا بگردد تا ابد مديون من
اينك از بين شما خواهم كسي..........تا فرود آيد رود روي زمين
عشق را در قلب او روشن كند....پاك سازد جسم و روحش را زكين
يك فرشته از ميان آن همه...........بي درنگ پرواز كرد آمد به پيش
گفت من آماده ام آقاي من...........مي روم دنبال اين تقدير خويش
جمعيت فرياد سر دادند كه نه!........او عزيز و مهربان جمع ماست
گر نباشد ما همه ويران شويم........او ستون و پايه و بنيان ماست
در ميان جمع غوغايي فتاد..........هركسي آن فتنه را تشديد كرد
آنقدر محبوب بود آن نازنين........كه خدا هم لحظه اي ترديد كرد
ليك غوغا بر كسي سودي نداشت........عاقبت تقدير او پيروز شد
آمد آن محبوب بر روي زمين......بخت من زان پس دگر بهروز شد
در پي اين حادثه شادي برفت.......غصه و دلتنگي آمد در بهشت
از براي يادگار و خاطرش...............نام كردند ماه را ارديبهشت
آسمان هر سال باران ميدهد.....در چنين روزي زمين بي ماتم است
ليك آن باران ز آب ابر نيست........گريه فرشته هاي عالم است
فرشته زندگي من!
تولدت مبارك!
:*:*:*:*:*:*:*:*:*
>D:<

:X:X:X:X:X:X