
اگه دیدی ستاره ای
میون یک شب سیاه
نور امیدت شده و
داره بهت میگه بیا
بدون که اون ستاره رو
خدا برات فرستاده
آخه میدونی که خدا
فرشته هاش رو دوست داره
اما اگه قاصدکی
نشسته بود رو موج باد
بدون که اون قاصد عشق
داره سراغ تو میاد
می خواد بیاد بهت بگه
که یک غریب خسته ای
دست خدا رو خونده و
فهمیده تو فرشته ای
شبها تو شهر رویا ها
به هر دری در میزنه
برای دیدنت تو خواب
دلش داره پر میزنه
تموم آرزوش اینه
زندگیشو عسل کنه
همه جونش رو میده
تا که تو رو بغل کنه