قهوه تلخ
 
منوی وبلاگ
صفحه اصلی
پست الکترونيک
XML
دوستان
بايگانی

Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com

[Powered by Blogger]

   

 Friday, January 21, 2005
 
چرا؟
   

اين عكس رو كه ميبينم ياد خيلي چيزها ميافتم و خجالت ميكشم. يكيش I.F.B. حاتمه... بيشتر هم نه بخاطر خوردن خودم. به خاطر اون كيلو كيلو غذايي كه ريخته ميشه دور. جالب اينه كه اون كارگري هم كه داره اينكار رو ميكنه خودش احتمالا بدبخته. واقعا احساس بديه روزي چند كيلو غذا رو بريزي دور بعد بري خونه ببيني زن و بچه ات دارن از گشنگي ميميرن....
چيزهاي ديگه اي هم هست مثل كشتن و چال كردن خداد تن گاو به خاطر قيمت گوشت... يا دور ريختن گندمها كه هر سال ميكنن يا دور ريختن هاي شبانه مك دونالد. واقعا پول رو به قيمت خون مردم بدست ميارن نه؟
بدتر از اين سوال هم اينه كه من چي؟ من اگه تو اين موقعيت باشم همينم نه؟ پول با آدم اينكار رو ميكنه؟ يعني من حاضر بودم به قيمت اينكه مردم پشت سرم حرف در آرن و كار رستورانم بخوابه اون غذاها رو جداجدا جمع كنم كه بعدش بدم به محتاجش؟ هيچ نظري نمي تونم بدم جز اينكه خوبه كه الان اينطور نيستم.
پي نوشت:
به قولش آدم وقتي چند تا پست عكسدار ميكنه معتاد ميشه! بعد پست آخرم هم دست و دلم به چيزي نمي رفت همينطور براي خالي نبودن عريضه اينو گذاشتم اينجا.

 قهوه تلخ!   ||  4:03 PM