یک جرعه عشق
به دل گفتم هوس را بر حذر باش
چو عاشق می شوی فکر خطر باش
گناهش خانه ات ویرانه سازد
ز خاک مسجدت میخانه سازد
به آتش می کشد روح و تنت را
به خاکستر کشد پیراهنت را
بگفتا گو بسوزد، خاطری نیست
مرا از آتشش خاکستری نیست
اگر عاشق نباشم خانه ام چیست؟
تمیز مسجد و میخانه ام چیست؟
من عاشق می شوم تا باده نوشم
به هر جرعه گنه جانی بنوشم